تاریخچه قالی ایرانی
قالی ایرانی یا فرش ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده، سند آن نیز گزنفون تاریخنگار یونانی در کتاب سیرت کوروش، در بین سالهای ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد مینویسد: «ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود میگسترند.» در زبان پهلوی به هر چیز گستردنی (فرش) ویسترگ میگفتند (ویستردن=گستردن) سالنامهٔ چینی سوئیسو در دورهٔ ساسانی از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام میبرد. فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون نیز به خاطر شکوهش بازتاب گستردهای در ادبیات اسلامی داشتهاست. اگر چه برخی قصد دارند تاریخ فرشبافی را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند، اما با کشف قالی پازیریک که قدیمیترین نمونهٔ قالی جهان که تاکنون یافته شده است، با نقوش اصیل هخامنشی است که در گور یخزدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده این ادعا را باطل میکند. سیروس پرهام با رد این ادعا بیان میدارد:
در آثار نقاشان اروپای قرن پانزدهم مسیحی هرچه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد، در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن درایران نیز مرهون شاهان صفوی است.
سیمای فرش و فرشبافی
فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ ان همواره یکی از مسائل موردعلاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده اما از آنجاییکه بیشتر مطالعات انجام گرفته در این باره فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخوردار نمیباشد در اغلب موارد با نتایج سراسر نادرست و حتی مغرضانه همراه بوده علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی ان بیشتر از یکصد سال میباشدکه توجه محققان غربی را به خود معطوف کردهاست اما از آنجایی که توجه به هنر دیرینهٔ شرق دربسیاری موارد با اهداف غیر باستانشناختی همراه بوده کوشیدهاند که دربسیاری موارد از جمله تاریخ و تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش کرده و با برخی تصاویر غلط و استنتاجات شتابزدهٔ آن را به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط گردانند که به ان پرداخت خواهیم کرد به گفتهٔ دکتر سیروس پرهام هنرهایی مانند قالی بافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویزه ایران است.
و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشتهاست ازهمان اول برای هنرشناسان عربی معمایی آزاردهنده بوده و چون نه به یونان ورم و تمدن وفرهنگ باختری چسبیده میشد و نه به مسیحیت و نه میتوانسته دستاورد یا دستآموز مستعمره نشینها باشد اما دیری نپایید که از برکت /درایت/تنی چند از باستان شناسان امپراتوری پروس وراه حل معما کشف گردید و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد گردید و در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کردهاست و اعتلا گردید.
منبع: قالی ایرانی
بدون دیدگاه